سخنران، شارون نپستد، یک جامعه شناس است که در مطالعه جنبش های اجتماعی، به ویژه جنبش های بدون خشونت تخصص دارد. او تاکید می کند که در دهه گذشته افزایش قابل توجهی در تحقیقات در مقایسه اثربخشی اشکال مبارزه خشونت آمیز و غیرخشونت آمیز صورت گرفته است. او یافتههای مطالعه اریکا چنواه را مورد بحث قرار میدهد که 627 جنبش را با هدف سرنگونی رژیمها مورد بررسی قرار داد و دریافت که جنبشهای غیرخشونتآمیز موفقتر بودند، با نرخ موفقیت 50% در مقایسه با 26% برای جنبشهای خشونتآمیز. او چارچوب های نظری پشت این جنبش ها را توضیح می دهد. جنبشهای خشونتآمیز قدرت سیاسی را یکپارچه میدانند و به دنبال حمله و فروپاشی نظام موجود برای ایجاد نظام جدید هستند. در مقابل، جنبشهای غیرخشونتآمیز بر اساس این باور عمل میکنند که قدرت سیاسی از جمعیت نشأت میگیرد و میتوان با در امان نگه داشتن راهبردی منابع مختلف قدرت، آن را تضعیف کرد. او شش منبع قدرت را شناسایی می کند که می توان از آنها جلوگیری کرد: اقتدار/مشروعیت، اطاعت و همکاری، مهارت و دانش، منابع مادی، عوامل مذهبی و فرهنگی و تحریم اقتصادهای دولتی. به گفته او جنبش های غیر خشونت آمیز چندین مزیت دارند. آنها امکان مشارکت گستردهتری را فراهم میکنند، زیرا موانع مشارکت در مقایسه با مبارزات مسلحانه کمتر است. تکنیکهای غیرخشونتآمیز به احتمال زیاد از طرف قشر خاکستری حمایت میشوند و به نرخ موفقیت بالاتر آنها کمک میکنند. علاوه بر این، انتقالهای غیرخشونتآمیز سابقه بهتری در تحکیم دموکراسی دارند و در مقایسه با انتقال خشونتآمیز کمتر به جنگ داخلی منجر میشوند. با این حال، همه جنبشهای بدون خشونت موفق نمیشوند. او عوامل مرتبط با کمپین های غیر خشونت آمیز شکست خورده را ذکر می کند، مانند اختلافات داخلی در جنبش و ناتوانی در حفظ نظم و انضباط بدون خشونت. او با تأکید بر این نکته نتیجه گیری می کند که یادگیری از حرکات شکست خورده بسیار مهم است و درس هایی وجود دارد که می توان از آنها گرفت.