ضرورت گذار به یک وجدان جمعی اکثریت ایرانیان تبدیل شده است. دو راهبرد کلی برای گذار متصور است: «گذار سرنگونیطلبانه» که به دنبال همه مردم علیه همه حکومت و «شکست دادن» حکومت است (مانند انقلاب 57). و «گذار تحولطلبانه» که به دنبال فرسایش حکومت از پایین (از طریق جنبشهای اجتماعی و نافرمانی مدنی) و ریزش از بالای حکومت و «تسلیم کردن» آن است (مانند آفریقای جنوبی، لهستان، شیلی و...). رویکرد گذار تحولطلبانه مانعی برای گذار سرنگونیطلبانه ایجاد نمیکند اما رویکرد سرنگونیطلبانه با دو قطبی سازیها و برخی شعارها و عملکرد تندروانه اش مانع پیوستن قشر خاکستری از یکسو و باعث انسجام درونی نظام از سوی دیگر میشود و در مسیر گذار تحولطلبانه اشکال ایجاد میکند.